رفتن به بالا
  • پنجشنبه - ۹ دی ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۵
  • کد خبر : ۲۱۶۷۵
  • چاپ خبر : جریمه مطلقا ممنوع؟؟؟

جریمه مطلقا ممنوع؟؟؟

به قلم دکتر حسین ارجمند بافقی آفتاب بافق؛ تخلف در هر جامعه ای امری ناپسند و مذموم است و رعایت قانون از الزامات یک جامعه پویا و قانون مدار است  چون قانون ضامن امنیت و آسایش مردم است . یکی از این قوانین که در هر جامعه ای اجرا می شود قوانین راهنمایی و رانندگی […]

image_76093

به قلم دکتر حسین ارجمند بافقی

آفتاب بافق؛ تخلف در هر جامعه ای امری ناپسند و مذموم است و رعایت قانون از الزامات یک جامعه پویا و قانون مدار است  چون قانون ضامن امنیت و آسایش مردم است .

یکی از این قوانین که در هر جامعه ای اجرا می شود قوانین راهنمایی و رانندگی است که برای امنیت جانی مردم وضع شده است و مردم ملزم به رعایت آن می باشند و در صورت تخلف توسط نهاد مربوطه جریمه خواهند شد.

مسئله جریمه های رانندگی و میزان جریمه, همواره در بین مردم بحث برانگیز بوده است و اغلب مردم با اکراه و نوعی تعرض و ناخرسندی با  جریمه ها برخورد می کنند در حالی که جریمه متناسب با تخلف بوده و در راستای اعمال قانون انجام پذیرفته است. مردم تصور می کنند که این جریمه ها بیشتر پول زوری است که از آن ها گرفته می شود هرچند که واقفند این جریمه ها قانونی است و پلیس هم وظیفه خود را انجام داده است.

شما اگر در جاده برای سرعت زیاد یا سبقت غیر مجاز جریمه شوید در وهله اول آن را نمی پذیرید و فکر می کنید در حق شما اجحاف شده است و برای خودتان صد دلیل می آورید که این جریمه حق من نبوده است و روزتان با این جریمه خراب شده است و به زمین و زمان بد و بیراه می گویید.یا اگر در شهر برای نبستن کمر بند جریمه شوید شروع به بد و بیراه گفتن می کنید و تصور می کنید در حق شما ظلم شده است در حالی که می دانستید باید کمربند خود را ببندید.

شما با این صحنه به دفعات برخورد کردید که اگردر جاده پلیس ایستاده باشد رانندگان مقابل با دادن چراغ به یکدیگر,دیگران را آگاه می سازند که مواظب باشند در دام پلیس نیفتند در حالی که هیچ یک از این رانندگان همدیگر را نمی شناسند و این اقدام خود را نوع دوستی و کمک به دیگران تلقی می کنند.

چرا مردم در حالی که واقف هستند یکی ا ز علل تصادفات جاده ای سرعت زیاد است باز هم تلاش می کنند تا رانندگان متخلف به چنگ قانون نیفتند؟

آیا این رفتار نوعی اعتراض به  عملکرد پلیس  است یا این که دلشان به حال همدیگر می سوزد و نوعی دوستی خاله خرسه است؟

آیا مردم به این نتیجه رسیدند که این جریمه ها هیچ تاثیری در میزان کاهش تصادفات ندارد  و فقط از ترس جریمه  نشدن  قانون را رعایت می کنند یا این که لزوما اعتقاد و اعتمادی به پلیس ندارند؟

آیا می توان گفت که مردم به پلیس اعتماد ندارند و فکر می کنند پلیس بیشتر برای غافلگیر کردن آن ها در جایی  کمین می کند  تا آن ها را جریمه  کند واقتدار خود را به رخ آن ها بکشاند؟این نوع اعتراض و نارضایتی از عملکرد پلیس به چه چیزی برمی گردد در حالی که همگان معتقدند پلیس باید  وظیفه خود را انجام دهد و با متخلفان برخورد قاطع داشته باشد؟

شاید این جمله در این جا صدق کند که مردم به همان میزان که از دزد می ترسند از پلیس هم می ترسند؟

چرا این مسئله در بین مردم وجود دارد که بسیاری از این جریمه ها برای کاسبی است و هروقت نیروی انتظامی بی پول می شود مردم را جریمه می کند؟

خیلی ها معتقدند که هر فرد از نیروی های پلیس که بیشترین قبض جریمه را در یک روز صادر کند مورد تشوق و تقدیر قرار می گیرد؟ چرا وقتی ما مرتکب خلاف می شویم این قدر التماس می کنیم که پلیس ما را جریمه نکند یا در جریمه ما تخفیف دهد ؟

آیا هنوز به این باور نرسیدیم که قاطعیت مهم ترین عامل برقراری امنیت است و اگر پلیسی بخواهد انعطاف پذیر باشد و از جریمه ها چشم پوشی کند که دیگر سنگ رود سنگ بند نمی شود؟

چرارعایت قوانین این قدر برای ما مشکل است در حالی که توقع داریم دیگران به قانون احترام بگذارند؟اگر فردی در خیابان دوبل پارک کند و تردد وسایط نقلیه را با دشواری روبرو سازد ما اورا فردی خودخواه و خودراضی می دانیم که حقوق دیگران را رعایت نکرده است  واز پلیس انتظار داریم که فرد متخلف را جریمه کند ولی خودمان با هزار و یک دلیل پارک دوبل می ایستیم و خود را محق می دانیم و جریمه شدن را نمی پذیریم.

جواب تمام این سوالات به یک چیز برمی گردد  وآن  بی اعتمادی مردم به دستگاههای مربوطه است.بی اعتمادی به مسئول , بی اعتمادی به مجریان قانون و مهم تر از همه بی اعتمادی مردم  به همدیگر, ریشه تمام این دردهاست.

بی اعتمادی مانند ویروسی مهلک روح و روان جامعه را می خراشد و مردم را نسبت به همه چیز و همه کس بدبین می کند.مردم بیشتر از آن که به سمت و سوی قانون مداری حرکت کنند سعی می کنند قانون گریز باشندو دیگران را هم به قانون گریزی تشویق کنند.

مردم به این نتیجه رسیدند که قانون برای همه به صورت یکسان و مساوی  اجرا نمی شود وبه همین دلیل آن ها به این قانون اعتماد ندارند هرچند که آن را عقلانی و منطقی می دانند و خواهان رعایت آن هستند.

آن ها معتقدند که همه مردم برابرند ولی عده ای برابر ترند.

دکتر حسین ارجمند

ارسال دیدگاه


error: متن حفاظت شده