رفتن به بالا
  • پنجشنبه - ۷ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۵:۰۰
  • کد خبر : ۲۲۶۹۹
  • چاپ خبر : “دلنوشته ای از همسر پرستار فداکار”

“دلنوشته ای از همسر پرستار فداکار”

محمد مهدی زینلی، با ارسال دلنوشته ای از کسانی که تسکین آلام و رنجهایش بودند تشکر کرد. به گزارش آفتاب در این دلنوشته آمده است: گاهی تنهایی کلافه ات میکند، تصمیم گیری برای کارهای بزرگ همراهان بزرگ میخواهد، آن شب بارانی و آن غم جانفرسا نصف عمرم کرد… از طرفی مجبور به خداحافظی از شریک […]

Delneveshte1

محمد مهدی زینلی، با ارسال دلنوشته ای از کسانی که تسکین آلام و رنجهایش بودند تشکر کرد.

به گزارش آفتاب در این دلنوشته آمده است:

گاهی تنهایی کلافه ات میکند، تصمیم گیری برای کارهای بزرگ همراهان بزرگ میخواهد،

آن شب بارانی و آن غم جانفرسا نصف عمرم کرد…

از طرفی مجبور به خداحافظی از شریک زندگیم بودم و از طرف دیگر باور خداحافظی در این سن و سال غیرممکن بود.

با این حال در آن شب تنها نبودم، عزیزانی بودند که تا صبح مرا همراهی کردند و نگذاشتند با غمهایم تنها باشم.

انتظاری نداشتم، اماوقتی آقای قهرمانی روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی،  آقای عبداللهی و حسن پور از صدا و سیما را تا صبح کنار خود می دیدم کمی از بار غمهایم کاسته می شد.

آقای پورسلطانی مسئول روابط عمومی بیمارستان و خانم ربیع زاده سوپروایزر بیمارستان بافق همه جا همراهم بودند و تنهایم نگذاشتند پابه پایم اشک ریختند و دعا کردند.

عزیزان نمی دانم چگونه از شما بزرگواران تشکرکنم فقط میدانم در آن شب بارانی همراهی شما تسلی بخش آلام من بود.

سپاسگزارم از همگی شما

محمد مهدی زینلی

ارسال دیدگاه


error: متن حفاظت شده