رفتن به بالا
  • دوشنبه - ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۸:۲۸
  • کد خبر : ۲۳۹۲۲
  • چاپ خبر : دست به قلم, دست به مهره

دست به قلم, دست به مهره

به قلم: دکتر حسین ارجمند به گزارش آفتاب بافق؛ دوسه مقاله از فرماندار بافق در سایت  ها منتشر شده است که هرچند نمی توان آن را سنت شکنی و بدعت دانست ولی می توان اذعان کرد که این حرکت در نوع خود قابل تقدیر است و کمتر چنین حرکتی را از مسئولان قبلی دیده بودیم […]

به قلم: دکتر حسین ارجمند

به گزارش آفتاب بافق؛ دوسه مقاله از فرماندار بافق در سایت  ها منتشر شده است که هرچند نمی توان آن را سنت شکنی و بدعت دانست ولی می توان اذعان کرد که این حرکت در نوع خود قابل تقدیر است و کمتر چنین حرکتی را از مسئولان قبلی دیده بودیم که مسئولی شخصا انتقادی را مطرح کند وآن را به عنوان یادداشت منتشر کند وامضای خود را در زیر آن بیاندازد .

مسئولان در کشور ما بیشتر حرف می زنند و سخنرانی می کنند و خود را متخصص در همه چیز می دانند .گویا وحی منزل است که در هر چیزی اظهار نظر کنند در حالی که هیچ گونه تخصصی در آن ندارند که نمونه های آن را درسالیان نه چندان دور شاهد بودیم که رییس جمهوری در همه موارد مانند سیاست , اقتصاد , فرهنگ , مسائل جغرافیایی , هوافضا , نجوم, تاریخ و.. اظهار فضل می فرمودند و خود را کارشناس ارشد می دانستند و بقیه هم  آن  افاضات را می شنیدند و از ترس دم بالا نمی آوردند ( البته حق داشتند چون ترس برادر مرگ است)

گویا مسئولیت در کشور ما پیوندی ناگسستنی با ادبیات شفاهی دارد و مسئولان حرف هایشان را فقط در سخنرانی ها بیان می کنندو عمدتا هم در دفاع از عملکرد خود یا پاسخ به منتقدان است.شاید کمتر اتفاق افتاده باشد که مسئولی در خلوت خود قلمی را بردارد ومتنی را به نگارش در آورد و فارغ از مسائل جناحی و حزبی و ملاحظات سیاسی در مورد مشکلات جامعه اظهار نظر کند.

مثلاآقای صباغیان قبل از این که بر کرسی بهارستان تکیه بزند یکی از فعالان عرصه مطبوعات بود و در مقابل هر موضعی دست به قلم می شد و مقالات تند و آتشین در ردّ و پاسخ به دیگران می نوشت  مانند مقاله تندی که در مورد یکی از روسای آموزش و پرورش نوشت و از فامیل سالاری در قدرت انتقاد کرد و در اواخر هم به نامه نگاری و مکاتبه با رییس جمهور و رییس مجلس روی آورده بود و نامه های خود را در سایت ها منتشر می کرد.

اما از زمانی که جنابشان بر کرسی بهارستان تکیه زدند  قلم را غلاف کردندوخود تمام قد در میدان حاضر شدند منتها بدون قلم و کاغذ  و دیگر از آن مقالات تند و انتقاد های گزنده خبری نشد.بنده شک ندارم که اگر آقای صباغیان وارد مجلس نمی شد جزو اولین معترضان به  فرمانداری آقای زاده رحمانی به علت غیر بومی بودنش بود و مقاله یا طوماری برعلیه ایشان تهیه می کرد.

این که چرا مسئولان ما دست به قلم نمی شوند می تواند علت های متعددی داشته باشد از مشغله کاری و نداشتن وقت  و فرصت کافی گرفته تا محافظه کاری و سیاست بازی.

 چون سیاست هم قواعد خاص خودش را دارد و یک سیاستمدار نباید قاعدتا رد پایی مکتوب که بعدها برای او سند غیر قابل انکار شود از خود به جا بگذارد علی الخصوص اگر این سند جنبه انتقادی داشته باشد.

این که آقای زاده رحمانی نظر خود را به جای این که در جمع خبرنگاران بیان کند یا در یک جلسه سخنرانی آن را مطرح کند به صورت یک یادداشت مکتوب در اختیار رسانه قرار می دهد در نوع خود قابل تقدیر است و نشان می دهد که قدرت رسانه در کشوری مانند ایران که سانسور و خودسانسوری از در و دیوار آن می ریزد چقدر زیاد است.

ای کاش مسئولان دیگر هم خود را کمتر جدی می گرفتند و به جای این که خود را تافته جدا بافته بدانند و همواره از منظری بالا به مردم نگاه کنند  خودر ا در عمل نه شعار هم ردیف مردم مید انستند و گاهی اوقات از درد ها و رنج های آن ها می نوشتند یا اوضاع را به صورت مکتوب تحلیل می کردند.البته  تازمانی که  مسئولیت دارند و بر اریکه قدرت تکیه زدند نه این که وقتی از قدرت کنار گذاشته شدند به مقاله نویسی و خاطره نویسی و انتقاد روی بیاورند که در این صورت انتقاد آن ها نه از حبّ علی  که از جنس بغض معاویه است.

مسئول مخلوع که می نویسد دیگر چیزی برای از دست دادن نداردو فقط برای این می نویسد تا دوباره خود را به قدرت برگرداند و این در بین مسئولان زیاد اتفاق افتاده است که در زمان مسئولیت دو دستی پست و مقام را می چسبند و فقط امر ونهی می فرمایند و دهان منتقد را می بندند ولی به محض این که از مسئولیت کنار گذاشته شدند از زمین و زمان طلب کارند و از همه چیز انتقاد می کنند و زبانی که مسندقدرت ,آن را الکن کرده بود دوباره تیز و برنده می شود.

 گویا صراحت بیان و شجاعت گفتار بیرون دایره قدرت است  و دردایره قدرت همه کور و کرمی شوند و دیگر نه ضجه ای را می شنوند که فریاد برآورند و نه مشکلی را می بینند که قلم بردارند و رنج نامه بنویسند .

نمونه مسئولانی که در زمان قدرت می نویسند علی مطهری است که تمام جواب ها و انتقادهای خود را مکتوب می کند و آن را در اختیار رسانه ها می گذارد حال این که چه مقدار آن واقعی است یا مبتنی بر بازی سیاست را من نمی دانم ولی همین که اظهارات خود را  به صورت تند و گزنده  و بدون ملاحظات سیاسی  می نویسد قابل احترام است .

شاید ترس مسئولان ازاین است که دست به قلم همان حکم دست به مهره در شطرنج را دارد و وقتی  سندی مکتوب از خود به جا گذاشتند دیگر نمی توانند برگردند  وآن را تصحیح کنندبلکه باید مهره های بعدی خود را حرکت دهند حتی اگر در احراز صلاحیت کیش شوند و در صحنه سیاست مات.

 

ارسال دیدگاه


error: متن حفاظت شده