زرگرهای بافق با نیت حمایتی تصمیم گرفته اند به جای جعبه جواهرات شیشه ای و پلاستیکی ومقوایی از جعبه های حصیری ،ماحصل هنر زنان بافقی استفاده کنند وبا این جایگزینی هم جعبه های چینی و خارجی را از بازار حذف کنند و هم حامی محیط زیست باشند و پلاستیک و شیشه را از چرخه زیست محیطی کم نمایند و هم به هنر بومی این مرز و بوم بها بدهند.

به گزارش آفتاب بافق؛ اسماء سادات حسینی مسئول گروه هنری شادن بافق برای اولین بار در شهرستان این هنر را در قالب جاجواهراتی های حصیری به زرگران معرفی کرده است.

وی در گفتگویی کوتاه گفت: برای معرفی شهر بافق به سایر نقاط کشور کمپ گردشگری شن و شادن از هیچگونه کاری دریغ نخواهد کرد.

وبا حضور در همایش ها و  نمایشگاه های خارج از شهرستان، سعی بر معرفی  صنایع دستی و جاذبه های بی نظیر بافق دارید.

وی گفت : ابداع جعبه های جواهراتی حصیری طرحی بود که توسط خانم قائمی حصیر باف بافقی نواوری شده و به نوعی بروز شده همان حصیری است که نسل به نسل به یادگار بدست ما رسیده .

لذا با حضور در زرگری های بافق این طرح پیشنهاد شد که اقایان وحید تفکری و عبدالرسول توکلی از طرح ما استقبال کردند و تصمیم گرفتند پیشنهاد ما را جایگزین انواع دیگر آن کنند و به نوعی حامی صنایع دستی شهرستان باشند.

وحید تفکری که یکی از زرگری های خوش اخلاق و با مرام بافقی است با گشاده روی و لبی خندان به استقبال خبرنگار ما آمد و کلی از پیشنهاد سرکار خانم حسینی تعریف کرد.

تفکری گفت: در دوران کودکی تنها خاطره ای که در ذهن ما تداعی می شود حضور دور همی همسایه ها در کوچه یا منزل یکی از همسایه ها بود که همه مادران شروع به بافت بادبزن و حصیر و جارو می کردند و ما کودکان  مشغول به شیطنت و بازی  بودیم

وی گفت: انگار که همین دیروز بود و چه زود گذشت.

بنده به عنوان یک فرد بافقی حامی این طرح هستم و به جرات می توانم بگویم حامی این طرح در کل کشور نیزخواهم بود و به دوستان زرگر یزدی نیز پیشنهاد استفاده از صنایع دستی بافق را داده ام که مورد استقبال قرار گرفته است و خواهان توسعه آن در سایر شهرهای کشور نیز می باشم.

عبدالرسول توکلی و سید علی محمد فخری نیز از طرح خانم حسینی حمایت کردند.

اسما سادات حسینی ضمن تشکر از این زرگران دلسوز و بزرگوار با نوشتن مطالب زیر شما را به دوران کودکی سوق میدهد باشد که همگی حامی این طرح باشیم و به هنر بومی زنان این مرز و بوم بها دهیم.

 هسته ای فشرده شده انگار از جنس چوب،  جای میگیرد در میان خاک.

خاکی بریان شده در سینه أفتاب.  آنجا که خورشید زیر چشمی حساب دستت میدهد. این بند انگشتی سینه چاک می آرمد در خاک ،صبور از جنس مرمان همین سرزمین، قانع از نوع قناعت ِ اهلِ همین مرز و بوم.

میروید و میروید با کم آبی و پر آفتابی،

قد میکشد و استوار پیش میرود همچو هم دیاری هایش،قنوت  چند شاخه اش همیشه رو به اسمان،شکر گذاز نعمت ها، رویه اش محکم و قدرتمند دلش اما نرم و مهربان، سخاوتمند و بی ادعا، وام دار میوه هایی از بهشت.

همیشه سربلند و غیور، همیشه سبز و امید بخش، قامتش کشیده و بلند ، برگهایش پرحالت و زیبا نشسته بر دوشش. خوشه های خرمایش همچو گوشواره های پر عیار و شهریورش پر از پختگی، پر از کمال.

برگهایش سوزنی و سرزنده و سربزیر

چیده میشوند به دستان هنرمندی از جنس سخت کوشی ،بی تیغ میشوند ، یکدست و دسته دسته

رنگ میگیرند از روناس و حنا

خیس میخورند لابلای متقال نم کشیده ای.

مادری بی نظیر کم میکند سوی اجاق را ،صدای قل قل ابگوشت  در دیگ سنگی امحا میکند سکوت پرشده در خانه را

عطر لیمو عمانی و زردچوبه خوشش میپیچد در مشام ها

مادر با لباس گل گلی اش چهار زانو میزند بر بوریای بافته شده به دست خویش،

تاری به این دست و پودی به دست دگر

میبافد و می بافد

میبافد و میبافد حاصل قناعت را اسوه طاقت را سادگی و زیبایی را برگ های رنگی را

میبافد  حصیر را میبافد کلاه را میبافد بادبزن را میبافد پادری را

گفتنی است که کارگاه زنده و فعال بافت این محصولات در نمایندگی میراث فرهنگی از 8 شهریور ماه با افتتاح گالری صنایع دستی هنرمندان بافقی دایر گردیده است و هنرمندان مشغول بافت این صنایع دستی ارزشمند میباشند.