رفتن به بالا
  • دوشنبه - ۳۰ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۱
  • کد خبر : ۴۶۸۲۶
  • چاپ خبر : شهیدان خدایی آمدند و دل های مردم بافق کربلایی شد

شهیدان خدایی آمدند و دل های مردم بافق کربلایی شد

آنچه از حضور گسترده مردم در مراسم استقبال از پیکر مطهر 2 شهید گمنام دوران مقدس در روز گذشته مشاهده کردیم، با هيچ بيان و زباني قابل توصيف نيست. به گزارش آفتاب بافق،اسپندها دود شده و گلاب ها پخش و پیکرهای شهدا با همراهی مردم شهید پرور بافق به سمت حرم آستان متبرک امامزاده عبدالله(ع)هدایت […]

آنچه از حضور گسترده مردم در مراسم استقبال از پیکر مطهر 2 شهید گمنام دوران مقدس در روز گذشته مشاهده کردیم، با هيچ بيان و زباني قابل توصيف نيست.

به گزارش آفتاب بافق،اسپندها دود شده و گلاب ها پخش و پیکرهای شهدا با همراهی مردم شهید پرور بافق به سمت حرم آستان متبرک امامزاده عبدالله(ع)هدایت می شود. گارد نظامی به تشریفات خوش آمدگویی می پردازند و جوانان دین مدار هم ایستاده در 2 طرف مسیر شاخه های گل را نثار شهدا می کنند.

شاید گاهی اوقات شلوغی جمعیت نظم کارها را به هم می زند اما همین ازدحام پرشور نشان دهنده عشق به نور ایمان و جاویدان شهداست.

هر کسی با حال معنوی خود زیر لب با شهدا زمزمه ای از عشق را بر زبان جاری می کند.

ناصر رحیمی،راوی و رزمنده دوران دفاع مقدس چون همیشه از شهدا و عشق به آنان می گوید. از حس و حال وصف نشدنی،از استقبال پرشور مردم و خوش آمد گویی به پاره های تن حضرت زهرا(س) که با ورود خود شهر را معطر به قدوم خود کرده اند.

وقتی از او سوال می کنی که چه پیامی برای جوانان دارد،اینگونه جواب می دهد: جوانان همیشه از ما پیش قدم بوده اند و آن ها باید دستگیر ما باشند،این کاملا در وجود این 2 شهید 19 ساله و 27 ساله امروز ما مشهود است.

آن طرف مردی که نامش سید احمد جعفرزاده است،آرام با لرزش شانه هایش و جاری شدن قطرات اشک بر روی صورتش از پایان انتظار 14 ساله مردم مبارکه برای آمدن این شهیدان می گوید.در حالی که زبان از بیان احساسش قاصر است،می گوید: تمام شهر امروز از حضور این 2 شهید عطرآگین شده است،بدون شک آنان باعث نزول خیر و برکت برای شهر و مردم مبارکه هستند،خوشحالم که سرانجام انتظار به پایان رسید و آرزوی مردم پس از 14 سال تحقق پیوست.

و کمی آن طرف تر،عبداللهی خبرنگار صدا وسیما در حالی که گفتگو برایش سخت است،کوتاه می گوید:احساس غرور می کنم وقتی می بینم عده ای رفتند و بدن هایشان زیر حجمه بمباران و گلوله باران دشمنان قطعه قطعه شد  تا ما امروز ایستاده باشیم.

ارسال دیدگاه


error: متن حفاظت شده