رفتن به بالا
  • دوشنبه - ۲۴ دی ۱۳۹۷ - ۱۳:۴۵
  • کد خبر : ۶۹۷۷۹
  • چاپ خبر : درد دل یک شهروند/ سخنی با فرماندار بافق

درد دل یک شهروند/ سخنی با فرماندار بافق

تقدیر چنین شد که در حکم شان دال دارالقرآن جایگزین دال دانشگاه شود. آفتاب بافق؛ چند روزی بود همه به فکر جاده ی یزد بافق بودند.یعنی بعد از هر حادثه ای برای یکی دو روز به یادش میفتند و هرکسی نظری می دهد. اما عده ای هم این مواقع فکر می کنند کاش می شد […]

تقدیر چنین شد که در حکم شان دال دارالقرآن جایگزین دال دانشگاه شود.

آفتاب بافق؛ چند روزی بود همه به فکر جاده ی یزد بافق بودند.یعنی بعد از هر حادثه ای برای یکی دو روز به یادش میفتند و هرکسی نظری می دهد. اما عده ای هم این مواقع فکر می کنند کاش می شد حالا که جاده ی خوبی نداریم ، همه چیز در شهر داشته باشیم آن هم از نوع عالی اش که رفت وآمدمان به مرکز استان به حداقل می رسید. برای مثال بیمارستان داشته باشیم با امکانات بی نظیر..دانشگاه و دانشکده های خوب و پاساژهای آنچنانی و…چرا که نه؟ شهرمان به خاطر سنگ آهن یک شهر ثروتمند است ولی خیلی چیزها کم دارد. بعضی اوقات فکر میکنم ناامید شدن از آدمها با تمام تلخی اش بسیار شفابخش است. اینکه روزی آنقدر رفتارهای پیچیده و ظریف می بینی که مطمئن می شوی دیگر نباید به آدمها امیدوار بود و خودت باید راه چاره ای بیندیشی ، یا بی خیال شوی و مهاجرت کنی یا راه سومی برگزینی…..جناب آقای فرماندار خواستم بگویم شما را دوست دارم اما حقیقت را بیشتر از شما دوست دارم. در نگاه من هیچ کس آنقدر مقدس نیست که نتوان نقدش کرد. شنیده بودم قرار است بهمن ماه دانشکده فنی تاسیس شود و ما بسیار خوشحال و امیدوار بودیم به زودی این دانشکده تاسیس می شود و دیگر فرزند من وامثال او مجبور نیستند این جاده را لاقل برای تحصیل طی کنند. نمیدانم شاید هم هدف تاسیس دانشکده فنی نبود؛ غرض رنجاندن دل تعداد زیادی از فرهنگیان بود که حاصل شد! آخر قرار بود رییس سابق آموزش و پرورش ،(آقای رنجبر) ،رییس دانشکده فنی شود…جناب آقای فرماندار بحثی نیست. ما هنوز این جاده را می آییم و می رویم همچنان که پدرانمان سالها آمدند و رفتند، فرزندانمان هم بیایند وبروند.

 برای رییس  سابق آموزش وپرورش هم حرفی نیست. دور زمان و گردش ایام این طور رقم خورد که در حکمشان دالِ دارالقرآن جایگزین دالِ دانشگاه شود و اکنون ما پدران و مادران دلمان را برای رفت وآمد فرزندانمان به دانشگاه مرکز استان اینطور تسلی می دهیم که ابتدا هرچه خدا بخواهد همان می شود و صاف کردن جاده های ناهموار همیشه پرهزینه است. پیش از ما کسانی هزینه اش را داده اند،امروز هم عده ای دیگر، تا بلکه  آیندگان  آسوده تر زندگی کنند. فرهنگیان هم شاید تسلی خاطرشان،ابتدا مسرور خاطراتی باشد که جناب آقای رنجبر در بازدیدها از مدارس آنها داشتند و ثانیا پاس داشت اندیشه شان است. اندیشه ای که چکیده اش دو کلمه است.”انصاف و عدالت” که دریایی از مفاهیم پشت آن آمده است و بدون شک این باقیات الصالحات چون چراغی فراروی زندگی و آینده ایشان است که بقیه الله خیرلکم.

ارسال دیدگاه


error: متن حفاظت شده