رفتن به بالا
  • شنبه - ۵ مرداد ۱۳۹۸ - ۲۲:۴۳
  • کد خبر : ۸۲۳۱۲
  • چاپ خبر : نگاهی کوتاه به مقوله امید اجتماعی

نگاهی کوتاه به مقوله امید اجتماعی

به قلم : ناهید مظفری آفتاب بافق؛ حالمان خوب نیست. دروغ چرا؟ دل‌خوشی‌ها اندک است و در عوض بدبیاری‌ها و مشکلات فراوان. مثل خوش‌شانسی که یک بار آرام در خانه آدم را می‌زند و بعد تیزپا فرار می‌کند؛ نیست، بدبیاری و بدشانسی آدامس می‌چسباند به زنگ در زندگی‌مان و فرار هم نمی‌کند. می‌ماند تا در […]

به قلم : ناهید مظفری

آفتاب بافق؛ حالمان خوب نیست. دروغ چرا؟ دل‌خوشی‌ها اندک است و در عوض بدبیاری‌ها و مشکلات فراوان. مثل خوش‌شانسی که یک بار آرام در خانه آدم را می‌زند و بعد تیزپا فرار می‌کند؛ نیست، بدبیاری و بدشانسی آدامس می‌چسباند به زنگ در زندگی‌مان و فرار هم نمی‌کند. می‌ماند تا در را باز کنیم، بعد بغل‌مان می کند و ول‌کن نیست و حتی وقتی تلاش می‌کنی در را به زور ببندی از لای جرز در خودش را هل می‌دهد تو و می‌آید می‌چسبد به همه دقیقه‌هایمان.

 گران شدن یک امر طبیعی در این کشور شده. از خانه و ماشین گرفته تا نان بربری و کیف و کفش. ته هم ندارد. هر روز یک گرانی به گرانی دیگر افزوده می‌شود و ما عادت می‌کنیم، سِر می‌شویم و عادت می‌کنیم.

 قصد بازتکرار مصیبت‌ها را ندارم که خودتان بهتر از من می‌دانید و در این شرایط وقتی از امید به آینده و «یه روز خوب» حرف می‌زنیم که هم باید بیاید و هم بسازیمش، جماعت حق دارند با چشمان گشاد نگاهت کنند و بگویند دل خوش سیری چند؟! .

متاسفانه ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که همواره ظرفیت آن را داریم که در سیاست همچون سیزیف عمل کنیم که با زحمت فراوان سنگی را به نزدیکی‌های قله می‌رساند ولی از آنجا دوباره سنگ را رها می‌کرد و به دامنه کوه و سپس دشت می‌آمد و این کار را دوباره از نو آغاز می‌کرد.

آیا این‌بار سنگ را به قله خواهیم رساند؟ تاریخ در این زمینه درباره ما قضاوت خواهد کرد

 این روز ها جملات و کلمات زیبا و پرمعنایی را در رسانه های مجازی و نشریات میخوانیم و حتی از رسانه‌های شنیداری هم میشنویم که هم گوش نوازند و هم پر معنا.

« مسئولیت اجتماعی؛ شعور اجتماعی؛  سرمایه های اجتماعی؛ فعالیت اجتماعی؛ مشارکت اجتماعی؛  امید؛ امید فردی و اجتماعی و ….»

امید اجتماعی یک ساختار احساسات جمعی است که امکان پویایی و تحول و شکل گیری انگیزه های جمعی را به ملتی اعطا می کند.

کشور ما در دوران‌ مختلف با بحران‌های متفاوتی روبه‌رو شده که در آن بازه زمانی توانسته بخوبی آن بحران را پشت سر بگذارد، این روزها به دلایل مختلفی از جمله مشکلات اقتصادی امید اجتماعی در حال تضعیف شدن است.

 پرسشی که در این میان ممکن است پیش آید این است که سیاست امید و ایجاد آن چگونه است؟ به ظاهر هم طرفداران و موافقان ساختار موجود نگران زایل شدن امید مردم و طرفداران‌شان هستند و هم اصلاح‌طلبان چنین مشکلی دارند که طرفداران‌شان از اصلاحات ناامید شوند.

برگزاری سمینار و طرح و بررسی موضوع امید نیز خوب است، ولی فراموش نکنیم که امید یک امر ذهنی است و اصلاح آن در سطح اجتماعی بدون شکل دادن به یک واقعیت اجتماعی ممکن نیست. چرا مردم در انتخابات امیدوار می‌شوند؟ این طور نیست که مردم امید دارند؛ پس در انتخابات شرکت می‌کنند، بلکه، چون انتخابات وجود دارد، امیدوار می‌شوند.

بنابراین متولیان ساختار رسمی و همچنین اصلاح‌طلبان؛ باید توجه کنند که جز از طریق ارایه یک ایده معطوف به تحول اجتماعی، نمی‌توانند امید را در میان مردم بخصوص طرفداران خود زنده کنند. با سخنرانی و اینکه امید خوب است و ناامیدی بد، نمی‌توان امید اجتماعی را ایجاد کرد؛ بلکه باید اقدام عملی انجام شود؛ آنهم

 اقدام عملی که معطوف به شکل دادن انسجام اجتماعی از طریق بازسازی برخی نهاد‌های مهم جامعه باشد.

چندان نگران دمیدن مخالفان در کوره ناامیدی نباشید. به جای رصد فعالیت‌ها و گفتار‌های آنان، طرحی را باید درانداخت که امید را در داخل زنده کند.

 اینکه شما این موضوع را طنز بدانید یا به آن نگاه جدی کنید؛ دقیقاً به زاویه دیدتان بستگی دارد. اینکه کجا ایستاده‌اید؟ این موضوع این روزها یک ضرورت است. جامعه دارد به سمت یاس عمومی می‌رود. به تسلیم در برابر تقدیر هرچه باداباد!

 اوضاع خوبی نیست، برخی از رسانه‌های رسمی که باید امید را زنده نگهدارند به خیال تخریب_دولت، دست به خود‌زنی ملی می‌زنند و ذره ذره امید مردم را می ‌کُشند و حالا با جماعت کثیری رخ در رخ هستیم که هیچ نور روشنی نمی‌بیند. امیدی به بهبود اوضاع ندارد، به وعده‌ها و شعارها ایمانی ندارد و معتقد است همه در حال چاپیدن هستند!

سخت است وقتی کشتی؛ گرفتار توفان است؛ آدم دامنش را جوری دور نگهدارد که خیس نشود! ما هم در این کشتی سواریم، خیس می‌شویم و گرفتار و دریا زده. نمی‌توانیم مدام مثل «شیلا» – پرنده سندباد- بگوییم: خشکی می‌بینم! .. وقتی خودمان هم چشم‌انداز روشنی نمی‌بینیم، ساحل امن ناپیداست…

دو پهلو بودن و عدم شفافیت، اعتماد عمومی را تخریب می‌کند و امید به آینده را از بین می‌برد.

برای ترمیم امید اجتماعی و ارتقای امیدواری به بهبود همه‌جانبه اجتماعی؛ واقع‌نگری در سیاست‌گذاری‌های اجتماعی؛  باید یک مفهوم کاملا مدنی و واقعی داشته باشد. سیاست‌گذاری عمومی باید مبتنی بر شفافیت و‌ عقلانیت باشد، بنابراین برای ایجاد امید در جامعه باید سیاست واقعی و حقیقی را پایه‌گذاری کرد و از همه ظرفیت‌های فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی سود برد و این منوط به گفت‌ و‌گوی گشاینده در میان نخبگان با هم، نخبگان با مردم و نخبگان با حاکمیت است.

پس تا دیر نشده چاره ای بیندیشید.

ارسال دیدگاه


error: متن حفاظت شده