به گزارش آفتاب بافق :

به نقل از : بافق امروز:

گفتگوی دوساعته با مدیر عامل شرکت سنگ آهن بافق امروز: شركت سنگ آهن مركزي ايران، يكي از قطبهاي مهم معدني كشور بحساب آمده و هموا ه مورد توجه مسوولين ارشد صنعت و معدن كشور است. محمد جواد عسكري باقر آبادي بعنوان مديرعامل اين شركت، كه از افراد بومي بافق نيز به شمار ميرود، پس از بدست گرفتن سكان هدايت اين شركت، در گفتگويي اعلام كرد كه اگر مسوولين و مردم بافق سه سال همراهي كنند و آرامش منطقه را تامين نمايند، بافق به يكي از قطبهاي مهم صنعتي – معدني كشور تبديل خواهد شد. وقتي امروز به جريانات اخير شهر بافق نگاهي مي اندازيم ، در مي يابيم كه بنا به دليلي، اين درخواست رعايت نشد و آرامش شهر بافق با دو اعتصاب، كه اعتصاب اول را ميتوان يكي از بلندمدت ترين اعتصاب كارگري پس از انقلاب دانست، بهم ريخت. مسايل اخير را و عدم همراهي مردم و برخي مسوولين را در اين مسئله، همراه با عملكرد و برنامه هاي توسعه اي شركت، با مديرعامل آن در يك گفتگوي دوساعته در ميان گذاشتيم كه در ادامه مي خوانيد: بعنوان اولين سوال بحثهاي خصوصي سازي شركت را چگونه ارزيابي مي كنيد؟ يك ارزيابي كوچك در اين زمينه انجام مي دهيم. چهار سنگ آهن مركزي ايران، چادرملو، گل گهر و خواف را در نظر بگيريم. چادرملو و گل گهر بيش از ده سال است كه خصوصي شده و سنگ آهن مركزي و خواف دولتي باقي مانده است. ميزان سرمايه گذاري و توسعه دو معدن خصوصي را در مقايسه با دولتي ها در نظر بگيريم مي بينيم توسعه دولتي ها و ميزان سرمايه گذاريها، بسيار ناچيز است. بعنوان مثال چادرملو در ده سال گذشته بيش از ٦ هزارميليارد سرمايه گذاري داشته و فن آوري توليد تا محصول نهايي را در اختيار دارد. در ده سال گذشته بيش از هفده هزار نفر اشتغال ايجاد كرده است. در صورتيكه سنگ آهن مركزي از سال ١٣٥٢ تا امروز، بجز بخش دانه بندي و خردايش خود، در بخش توسعه و طرح هاي جوار معدني تنها ١٥٠ ميليارد تومان سرمايه گذاري داشته است ، بهمين دليل است كه سنگ آهن مركزي كه روزي گل سر سبد معادن ايران بوده، به حاشيه رانده ميشود. وقتی سیستمی صنعتی می شود، باید تفکرات کل حاکم بر آن جامعه ای که صنعت در آن قرار دارد نیز صنعتی شود. افکار، عقاید، رفتارها و برخوردهای اجتماعی، اقتصادی و بطور کلی تمامی پدیده های آن جامعه، باید به سمت صنعتی شدن پیش رود تا شاهد توسعه ای همگام، همگن و هماهنگ در تمامی نهادهای اجتماعی باشیم. این تغییرات، تحت تاثیر صنعتی شدن، در بازه های زمانی میان مدت و بلند مدت، تعریف خواهند شد. بافق صنعتی، باید همراه با توسعه شرکت سنگ آهن مرکزی، علم صنعتی شدن را نیز داشته باشد و این مسئله زمانبر است. اگر صنعت، بدون توجه به شهر، فقط خودش را ببیند، صنعت رشد می کند اما شهر رشد نمیکند و این یک آسیب اجتماعی است. صنعت، همگام با پیشرفت ، باید به مسایل اجتماعی شهر نظیر آموزش، بهداشت، رفاه، مبلمان شهری و دیگر بسترهای اجتماعی توجه کند تا با توجه به دور بودن شهر بافق از مرکز استان، جذابیت و امکانات رفاهی، آموزشی و درمانی آن به حدی باشد که نظر متخصصان و کارشناسان درجه یک و خانواده های آنان را جلب کند، تا از تخصص بالای آنها، برای توسعه صنعتمان، بهره مند شویم. از اینرو، در هر زمینه ای که نیاز به توسعه بوده، شرکت سنگ آهن مساعدت لازم را انجام داده است، در بحث آموزش و پرورش، آموزش عالی، بهداشت و درمان، مبلمان شهری، مسایل رفاهی و تفریحی و … کمک کرده ایم. سیاستهایی که اتخاذ کرده ایم در مسیری برنامه ریزی شده که شرکت بتواند در قبال خدمات ارزانتری که از شهر، می گیرد، هم عواید نصیب شهر کند و هم وابستگی امروز شهر به سنگ آهن مرکزی، رویه ای معکوس به خود بگیرد. ما در سالهای گذشته تجربه کرده ایم که وقتی شهر و اقتصاد آن، به شرکت وابسته است، تغییرات مدیریتی در شرکت، میزان توسعه و پیشرفت شهر را تحت تاثیر قرار می دهد که همین مسئله، یکی از دلایلی است که مردم، همواره نیازمند و خواستار مدیر بومی برای شرکت سنگ آهن مرکزی هستند. ما این مسئله را در برنامه ریزی اهداف سال 93 شرکت، لحاظ کرده ایم به گونه ای که بحث های مربوط به اشتغالزایی، سرمایه گذاری، توسعه و ایجاد زیرساختهای لازم، صنایع جوار معدنی به منظور استفاده از ارزش افزوده در شهر که تمامی این مسایل، امروز، دغدغه مردم بافق است، به مرور و بر اساس جدول هدفگذاری شده ما، در حال اقدام و اجراست. برخی از مسئولین شهر، علاوه بر اینکه از مساعدتهای شرکت بهره می برند، اما گله دارند که به دلیل وجود شرکت سنگ آهن، بسیاری از بودجه های تعریف شده آنها از مرکز، یا قطع می شود و یا به سختی داده می شود. نظر شما چیست؟ بنده سابقه مدیریت اجرایی در شهر را نیز داشته ام. شاهداین موضوع هستم که در بسیاری از شهرها، این مسئله اتفاق می افتد و نهادهای اقتصادی قوی که درآن شهرها وجود دارند به نهادها و ادارات دولتی، مساعدت های جانبی دارند، اما بواسطه ی اینکه، از بیان نکردن این کمک ها، کسی سوء استفاده نمی کند، نوع و میزان این کمکها بازگو نمی شود. اما در بافق، متاسفانه با اینکه شرکت سنگ آهن، بسیار فراتر از جاهای دیگر، به نهادها کمک کرده است، برخی از افراد مغرض، از این خلا اطلاع رسانی آگاهانه ی ما، سوء استفاده کرده و اعلام کردند که شرکت ، به شهر کمک نمی کند. از اینرو، ما مجبور شدیم علیرغم میل باطنی خود، این مساعدتها را اعلام کنیم که می دانیم، برخی از این کمکها، به زیان نهادی است که ما کمک کرده ایم، چرا که ممکن است در بودجه بندی مرکز استان برای این نهادها، تاثیر می گذارد. یکی از مسایل مهمی که بارها عنوان شده، کمک شما به بخش بهداشت و درمان است. دلیل توجه بیشتر شما به این مسئله از کجا نشات می گیرد؟ در شرکت سنگ آهن، بیش از 5300 نفر مشغول به کار هستند و نزدیک به 2 هزار نفر نیز بازنشسته هستند که با احتساب خانواده ی حداقل 3 نفری ایشان، چیزی بیش از 20 هزار نفر از جمعیت بافق، در ارتباط مستقیم به شرکت سنگ آهن مرکزی می باشند. از طرفی به واسطه مسافت بیش از یکصد کیلومتری تا مرکز و فقدان امکانات بهداشتی و درمانی مناسب و از طرفی تعطیلی های کاری ناشی از مراجعه به مرکز استان و خطرات و حوادث جاده ای، بر آن شدیم تا با تفاهم نامه ای که با شبکه بهداشت و درمان استان و دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی بستیم، به میزان برابر، در مسئله بهداشت بافق و امکانات درمانی سرمایه گذاری کنیم. تا کنون نیز دستگاه های سی تی اسکن، فیکو چشم پزشکی، ساختمان سازی برای شبکه بهداشت و درمان، دستگاه لاپراسکوپی و دیگر دستگاه های مورد نیازبا سرمایه گذاری شرکت سنگ آهن تهیه شده که به جرات می توان گفت اتاق عمل بیمارستان بافق، به تجهیزات نسبتاً قابل قبول و چشمگیری مجهز شده که البته می طلبد مسئولان استان نیز در تامین متخصصین لازم برای حضور در بافق، تمهیدات لازم را به عمل آورند تا ضمن کاهش مراجعات مردم به مرکز استان، هزینه هایی که در این زمینه انجام شده به خود مردم برگردد و از بسیاری از حوادث جاده ای و همچنین از دست دادن عزیزان همشهری در نبود امکانات و دوربودن فاصله به مراکز درمانی شهر یزد، جلوگیری به عمل آید. فلسفه ی اصلی کمک ما به بخش بهداشت، تسریع در بهبود کارکنان و خانواده های آنها که بالتبع تمام شهر را در بر میگیرد، بوده و خوشحالیم که دعای خیری بدرقه ی کسانی است که در این راه کمک کرده اند و جان انسانی را برای خانواده اش حفظ می کنند. برگزاری مناقصه ها و اعلام برنده ها در شرکت سنگ آهن که یک شرکت اقتصادی ثروتمند محسوب می شود، یکی از بحث برانگیزترین بخش هاست که همیشه حرف و حدیثهایی به همراه داشته است. روند انجام این مناقصه ها نظارت بر آنها چگونه است؟ شهر بافق، به دلیل اینکه شهری کوچک است، دارای شرایط و مراتب رفتاری اجتماعی خاص خود است. همه به نوعی، همدیگر را می شناسند. مسایلی که در مورد برخی مناقصه ها در شهر بیان می شود، اصولاً مربوط به شرکتهای بومی است. بعنوان مثال، در مناقصات عمومی بزرگ، که شرکتهای بومی منطقه، توانایی و شرایط اجرای آنها را ندارند، حرف و حدیثی هم وجود ندارد، اما در مناقصات کوچکتر و داخلی شرکت، که شرکتهای بومی نیز در آن شرکت می کنند، طبیعتاً یک شرکت برنده می شود و دیگران بازنده. در این پروسه، به هر نحوی که شده، برای زیر سوال بردن مناقصه انجام شده و عدم لیاقت شرکت رقیب برنده، حرف و حدیثهایی به وجود می آید که دهان به دهان، بدون اینکه این شایعات مستدل و مستند باشد، می چرخد و جوسازی می شود. بنده از آنجاییکه سالهاست شرکت سنگ آهن در برگزاری مناقصات قدمت و تجربه دارد و خود بنده، هم به عنوان مدیر حراست و همه مدیر امور پیمانکاران در این شرکت، خدمت کرده ام، همینجا، اعلام می دارم، این شرکت، یکی از پاکترین و سالم ترین شرکت ها در این زمینه است. روند برگزاری هم به این شیوه است که برای برگزاری یک مناقصه و حضور شرکتهای دارای شرایط، در روزنامه های کثیرالانتشار و نشریات محلی فراخوان می دهیم. شرکتها بر اساس اساسنامه خودشان و زمینه های تعریف شده کاریشان و تطبیق با شرایط پیمان، می توانند در مناقصات شرکت کنند و پیشنهاد قیمت دهند. پس از آن، کمیته های فنی و معاملات ما، که توسط هیئت مدیره و پیشنهاد مدیریت، از کارکنان شرکت انتخاب می شوند، مسایل فنی و بازرگانی شرکتهای پیشنهاد دهنده را بررسی و امتیازبندی می کنند و بر اساس این فاکتورها و قیمت عادله، شرکت برنده مناقصه اعلام و ابلاغ آغاز کار زده می شود. بنده به عنوان مدیر شرکت، اعلام می کنم، ما از گزارش هر کسی که تخلفی در برگزاری و اجرای مناقصه ای ببیند، نه تنها استقبال می کنیم که پاداش هم می دهیم. ولی اینکه بیرون از گود بنشینند و بدون استناد به مدرک و تنها بر اساس شنیده ها، شایعات نادرستی را راجع به برنده شدن شرکتی و یا نحوه ی برگزاری مناقصه ای رواج دهد، مرتکب گناه و معصیت بزرگ غیبت ، تهمت و افترا شده است. همین غیبت و افترا هست که باعث می شود، برکت از سفره های ما برود. ما باید برای توسعه شهرمان، درجه تحمل و صبرمان را بالا ببریم و تمرین کنیم تا توسعه شهر را بر منافع شخصی خود، ارجح بدانیم. در ضمن، علاوه بر بخش حراست خود شرکت، سیستم های بازرسی ـ امنیتی دولت نیز، بر روی برگزاری این مناقصات هم نظارت دارند و هم اگر تخلفی صورت گیرد، برخورد خواهند کرد. از اینرو، هر فردی می تواند، اگر تخلفی مستند و مستدل را در این پروسه، سراغ دارد به نهادهای مذکور، ارجاع و پیگیری نماید. جلساتی در شرکت سنگ آهن برگزار می شود که به عنوان "ارائه گزارش طرح ها" از آنها نام برده شده، این جلسات به چه منظور است؟ ما طرح های توسعه ای شرکت را به صورت ماهانه، رصد می کنیم تا بر اساس برنامه زمانبندی شده خود، پیش روند. اینگونه نشود که طرح توسعه ای مانند آگلومراسیون 8 سال و کارخانه فرآوری 13 سال به تعویق افتاده و انجام شود. وقتی طرحهای توسعه ، به موقع اجرا و بهره برداری نشود، عملاً در بسیاری از مواقع توجیه اقتصادی خود را از دست می دهد و همچنین عوایدی که قرار بوده از محل ارزش افزوده ی آنها نصیب شرکت و شهر شود، نیز دستخوش تاثیر قرار می گیرد. در ضمن، با تعویق این طرح ها، بحث مربوط به اشتغال نیز به موقع انجام نشده و ناهنجاری ها و آسیبهای اجتماعی ناشی از بیکاری در یک جامعه کوچک، را نیز می توان از تبعات این تاخیرات برشمرد. بر این اساس، ما مدیران، پیمانکاران و مشاوران طرح های توسعه ای خود را موظف کرده ایم که به صورت ماهیانه، گزارشی از روند پیشرفت در طرح های تحت مدیریت خود را در جلسه ای با حضور مسئولین ارشد شرکت، و گاهی اوقات مسئولان شهری، ارائه دهند. حسن این جلسات این است که اگر مشکلی در روند اجرای طرح ها از طرف کارفرما و یا پیمانکار وجود دارد، به سرعت شناسایی و مرتفع می شود تا تاخیری در روند اجرای طرح ها به خاطر وجود یک مشکل، که اصولاً ناشی از عدم اطلاع کارفرما و یا سهل انگاری مدیران و پیمانکاران طرح می باشد، پیش +نیاید. در حوزه ی معاونت برنامه ریزی شرکت نیز مجموعه ای تشکیل داده ایم بنام کنترل پروژه، که میزان پیشرفت در طرحها را رصد می کند. در آخرین جلسه ای هم که چند روز پیش برگزار شد، نماینده مردم بافق در مجلس، امام جمعه، فرماندار، شورای شهر و شورای تامین، جمعی از فرهنگیان و فعالان اجتماعی، اصناف و بازاریان و… با حضور در جلسه، از نزدیک با میزان پیشرفت در طرح ها آشنا شدند تا احساس نشود که خدای ناکرده در اجرای این طرح ها، شعار داده می شود و از عمل، خبری نیست. یکی از طرح های بزرگی که شرکت سنگ آهن در زمان مدیریت جنابعالی، شروع کرده طرح تصفیه فاضلاب شهری است. نحوه ی اجرای این طرح و نقش سنگ آهن و کیفیت اجرای آن را توضیح دهید. این طرح، بیع متقابل 35 ساله ای است بین شرکت سنگ آهن مرکزی به عنوان سرمایه گذار و شرکت آبفای ایران به عنوان سرمایه پذیر. هدف اصلی شرکت این است که از آب تصفیه فاضلاب، جهت استفاده در بخش صنعت بهره ببرد تا مشکل کمبود آب، در این بخش مرتفع شود. علاوه بر تیم نظارتی که در مراحل کانال کنی، بتون ریزی، شفته و …. از طرف شهرداری و پیمانکار و کارفرما و مشاور در حال بررسی و نظارت بر اجرای دقیق این پروژه هست، یک تیم از طرف آبفای کشور هم بر روی این پروژه خصوصاً در بخش خرید و استفاده از لوله، منحول و کلیه وسایل و تجهیزات بکار رفته در این طرح نظارت دارد تا از بهترین نوع و کیفیت خریداری و استفاده شود، چرا که این یک طرح بلند مدت است و باید سالیان سال، استفاده شود. در هر صورت از آنجاییکه این یک طرح بزرگ محسوب می شود، مسلماً کمبودها و نواقصی دارد، که مدیران و پیمانکاران و مشاوران طرح، آن را با هم مرتفع می کنند. بیش از 210 کیلومتر لوله گذاری می شود و شهر هنوز آمادگی پذیرش کنده کاریها را ندارد. در آخرین جلسه ی گزارش دهی، به پیمانکاران طرح، تاکید کرده ام در هر کوچه و محله ای که وارد می شوند، روزشمار نصب کنند و ضمن اعلام عذرخواهی از ساکنین، در موعد مقرر کار خود را تمام کنند و کوچه را کاملا تمیز کرده تحویل دهند. در ضمن، مسایل ایمنی را نیز در بالاترین حد خود، رعایت نمایند. ارزیابی شخصی خودتان، از عملکرد سی و یک ماه گذشته اتان بعنوان مدیر این مجموعه چیست؟ آیا طرحی مانده که دغدغه ی انجام آن را داشته باشید؟ باید مردم، عملکرد بنده را مورد قضاوت قرار دهند. اما باید بگویم که آنچنان که صد درصد در اختیار تمام طرح ها بوده باشم، نبوده است. البته تمام سعی و تلاشم این بوده که بر اساس آنچه که تشخیص داده و مشاوره گرفته ام، تصمیم درست را اتخاذ کنم، اما باز هم قضاوت با کارکنان و مردم است. روز اول کارم، به همکاران گفتم که همه شما، نمره ی 20 هستید، سعی کنید این نمره را تا زمانیکه بنده در خدمت شما هستم، حفظ کنید. به مدیران و معاونین خود همواره تاکید کردم که کارکنان شرکت، تنها حقوق و دستمزد نمی خواهند، بلکه احترام و شخصیت کاری و حفظ آن، بسیار مهم تر است. در حفظ و ارتقای انگیزه ی کاری کارکنان و فرهنگ کار در شرکت، بسیار تاکید داشته ام. تکریم ارباب رجوع را سرلوحه تمامی کارهایمان قرار دادیم تا خدای ناکرده، به کسی توهین و بی احترامی نشود. از آنجا که بنده قبل ازاین، سابقه کار و مدیریت فرهنگی داشته ام، سعی کردم بین صنعت و فرهنگ، یک ارتباط تنگاتنگ ایجاد کنم. نمونه ی بارز آن برگزاری کلاسهای مشاوره ی خانوادگی و فرهنگ کار و تحصیل، در کارکنان، خانواده ها و فرزندان آنهاست که مطمئن هستم در همین یک سالی که از برگزاری آنها گذشته است، تاثیرات خود را نشان می دهد. ازاینکه در بیشتر تصمیم گیریها، آینده را در نظر گرفته ام و خصوصاً در زیرساختها، سعی کرده ام افق نگاهم به بلند مدت باشد، و در مسیری حرکت کنیم که اگر روزی معدن و شرکت سنگ آهن، نبود، بافق بر روی پای خود بایستد و دغدغه ای برای مردم و همشهریانم ایجاد نشود، احساس رضایت می کنم. تمامی طرحهایی که در دستور کار داریم، از دیرباز دغدغه ی ذهنی بنده بوده است. خصوصاً بحث بسیار مهم گندله سازی که بسیار اتفاقات بالا و پایین در اخذ مجوزش افتاد و بارها تا آستانه ی شکست پیش رفتیم اما امید در دل ما زنده بود و توکل به خداوند، توانست یاریمان کند تا مجوز قطعی احداث این کارخانه عظیم را که برای اولین بار با این سیستم جدید به ظرفیت 5 میلیون تن در حال اجراست، بگیریم. مطمئن هستم وقتی این کارخانه به بهره برداری برسد و ارزش افزوده ی آن عاید بافق شود، مردم قضاوت خوبی برای عملکرد ما خواهند کرد. برنامه های دیگری هم داریم که امیدورام با درآمدهایی که از ارزش افزوده آگلومره و گندله نصیب بافق می شود، اجرا خواهد شد از جمله گندله آنومالی شمالی، کنسانتره خط سه چاهون و کارخانه احیاء فولاد. رسیدن به شعار 5 هزار میلیاردی که برای 5 سال سرمایه گذاری بیان کردیم، از اهداف ماست. امیدواریم همه کمک کنند، با تعامل و همدلی، به اهداف مورد نظر دست یابیم. نحوه ی ارتباط با پرسنل زیرمجموعه ی خودتان و رضایتمندی آنها را چگونه ارزیابی می کنید؟ در بافق، همه ی مردم بنده را می شناسند و به دلیل اینکه در بافق ساکن هستم، ارتباطم با کارکنان مجموعه هم راحت است و هم نزدیک. به صورت تصادفی در محیط کاری کارکنان حاضر شده و از نزدیک با مشکلات و درددلهایشان آشنا می شویم. در ضمن راه های ارتباطی از طریق سامانه پیام کوتاه نیز هست که می تواند بستر خوبی برای ارتباط با کارکنان فراهم کند. در ضمن، میزان بالای تولیدی که در دوسال گذشته توانسته ایم داشته باشیم، ناشی از رضایت مندی کارکنان است. بحث امنیت شغلی کارکنان از مهمترین دغدغه های آنهاست. این مسئله را چگونه ارزیابی می کنید. بنده از سال 80 تا کنون در این شرکت، مشغول به خدمت هستم. در این مدت، بسیاری از افرادی که به کار گرفته شده اند، را هم می شناسم و هم در بکارگیری آنها چه در زمان مدیریت امور پیمانکاران و چه حراست مجموعه، نقش داشته ام. تا نیرویی تخلفی نکند، اخراج نشده و تاکید کرده ام که هیچ نیرویی تا زمانیکه بر اساس معیارهای ما در حال کار است و تخلفی نمی کند، اخراج نشود. با توجه به طرح های توسعه ای، دیدگاه بنده این است که نیروی انسانی سرمایه اصلی شرکت است نه تجهیزات. در حفظ نیروی انسانی باسابقه و باارزش و ماهر، با نظم و انضباط، بسیار کوشیده ایم. هم اکنون نیز در حال تلاشیم تا نیروهای قرارداد معین را به نیروهای روزمزد دائم تبدیل کنیم، و به این طریق، امنیت شغلی آنها را ارتقا بخشیم. در بحث اشتغالزایی طرح ها چه تدابیری اندیشیده اید؟ در طرح های توسعه ای، خصوصاً گندله، به زودی فراخوانی خواهیم داد و 1500 نفر را بکار خواهیم گمارد. در دوره ی مدیریت قبلی، بحث درخواست کار و ثبت نام و امتیاز بندی اجرا شد که تبعات خوبی نداشت، بسیاری از افرادی که امتیاز می آوردند و به کار گرفته می شدند، افرادی بودند که در سطح شهر، مشغول به کار بودند، خصوصاً کارهای فنی، در مغازه های شهر، اما با ثبت نام و ورود به شرکت، عملاً صبح تا ظهر، در شرکت مشغول شدند و بعد از ظهرها هم به کار دوم خود رسیدند. این باعث شد هم سطح دسترسی مردم به نیروهای ماهر بازار کم شود، و هم حق برخی از افرادی که بیکار واقعی بودند، ضایع گردد. تاکید کرده ایم که اگر کسی در جایی بیمه شده است، دیگر در شرکت بکار گرفته نشود، و با برگزاری آزمونهای کتبی و عملی، نیروها را بر اساس نیازسنجی مهارتی که انجام می دهیم، به کار می گیریم. اتفاقات اخیر نشان داد که برخی از عملکرد جنابعالی ناراضی هستند، این مسئله صحت دارد؟ بسیاری از کارکنان مخالف اعتصاب بودند. به دلیل اینکه شهر کوچک است، بسیاری از افراد، سعی می کردند موضع خاصی نگیرند. بسیاری از افرادی که در این اعتصابات موضع گرفتند، کسانی بودند که خود بنده سرکار آورده بودم. ضعف ما در اطلاع رسانی نسبت به عملکردها و برنامه هایمان از یک طرف و غرض ورزی های شخصی عده ای خاص، باعث شد که نیروها، اغفال شوند وگرنه با این پیشرفتها دلیلی وجود ندارد که این اتفاقات و مخالفت ها پیش آید. متاسفانه، برخی به دلایل خصومتهای شخصی، این اعتصابات را به سمت و سویی دیگر بردند که امروز، خوشبختانه قاطبه مردم بافق، از اهداف پشت پرده ی این رفتارها، آگاه شده اند.