رفتن به بالا
  • دوشنبه - ۲۱ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۷
  • کد خبر : ۹۲۴۳۱
  • چاپ خبر : شرح عمليات والفجر8 از زبان راوی این عملیات حسین عسکریان

شرح عمليات والفجر8 از زبان راوی این عملیات حسین عسکریان

آفتاب بافق؛ فتح فاو اقتصاد عراق را فلج كرد؛ در طول 8 سال دفاع مقدس رزمندگان اسلام، عمليات‌ها و فداكاري‌هاي بسياري انجام دادند كه هر يك به نوبه خود از اهميت بالايي برخوردار است. در اين ميان، عمليات والفجر 8 از بسياري جهات با ساير عمليات‌ها تفاوت‌هاي بارزي داشت، چون انجام آن بر روي كاغذ […]

آفتاب بافق؛ فتح فاو اقتصاد عراق را فلج كرد؛ در طول 8 سال دفاع مقدس رزمندگان اسلام، عمليات‌ها و فداكاري‌هاي بسياري انجام دادند كه هر يك به نوبه خود از اهميت بالايي برخوردار است. در اين ميان، عمليات والفجر 8 از بسياري جهات با ساير عمليات‌ها تفاوت‌هاي بارزي داشت، چون انجام آن بر روي كاغذ و به نظر قريب به اتفاق فرماندهان جنگ در جهان غيرممكن به نظر مي‌رسيد. عبور از رودخانه همواره يكي از مشكلات ارتش‌هاي جهان است. اما نيروهاي عمل كننده در اين عمليات با عبور از رودخانه اروند كه به رودخانه وحشي مشهور است، تعجب دنيا را برانگيختند.

 فاو يك شهر بندري در شبه جزيره فاو است كه در منتهي‌اليه جنوب‌شرقي عراق قرار دارد كه از يك طرف به رودخانه اروند، از طرف ديگر به خور عبدالله و از سويي به خليج فارس محصور و مجموعا توسط سه جاده آسفالته و شوسه به بصره و بندر ام‌القصر، پايگاه‌هاي دريايي عراق و از آنجا به مركز كشور عراق متصل مي‌شود.

اين نقطه از خاك عراق محل عبور لوله‌هاي نفتي است كه دو لوله نفتي بزرگ براي اسكله «البكر» و «الاميه» از اين شهر عبور مي‌كند. همچنين مخازن و منابع بزرگ نفتي در شهر فاو قرار دارد. اين شهر تقريبا يك شهر نفتي است كه بيشتر ساكنان آن در شركت‌هاي نفتي و بخشي ديگر نيز به كار ماهيگيري،‌نخلستان و غيره مشغول بوده و هستند.

از نظر موقعيت جغرافيايي نظامي، منطقه‌اي و سياسي، اين شهر در يك موقعيت بسيار ايده‌آل براي عراقي‌ها و يك نقطه شناخته شده در اذهان كشورهاي دنيا، جهان اسلام و عموم سياسيون و دولتمردان بود؛ بنابراين با ورود به اين شهر مي‌توانستيم بسياري از مشكلات جنگ تحميلي را حل کنیم .

دقيقا از سال 1362 تصرف فاو به صورت محرمانه شكل گرفت. يعني زماني كه ما در هورالعظيم مستقر شديم و توانايي‌هاي آبي- ‌خاكي مان را چك كرديم، بحث عبور از رودخانه، انجام عمليات و جنگ در دريا در ذهنمان خطور كرد و بحث فاو مطرح شد و تقريبا در شهريورماه سال 1364 مقدمات طرح‌ريزي و توجيه تعداد انگشت شماري از فرماندهان آغاز شد .

در اين مدت شش ماه يعني از شهريور تا بهمن سال 1364 جلسات مختلفي برگزار شد كه مهمترين آن تعيين خط حد لشكرها بود . و خط حد و ماموريت لشكرشان را با در نظر گرفتن توانايي‌هايشان انتخاب مي‌كردند.

در عمليات والفجر 8 اهدافي را دنبال مي‌كردیم

 اولين هدف اين بود كه از نظر نظامي ريشه ارتش عراق را بسوزانيم و اين منطقه بهترين مكاني بود كه مي‌توانستيم آنها را بكشانيم به اينجا كه راه فراري هم نداشتند و منهدمشان كنيم و از طرف ديگر صدور نفت از طريق لوله به طرف اسكه‌ها را قطع كنيم. بعد خورعبدالله كه محل تردد كشتي‌هاي جنگي عراقي بود را تصرف كنيم كه اين هم براي ما خيلي مهم بود، چون كشتي‌هاي جنگي عراق از پايگاه موشكي ام‌القصر مي‌آمدند كنار اسكله «البكر» و «الاميه» پهلو مي‌گرفتند و از آنجا كشتي‌هاي ما را هدف قرار مي‌دادند و گاهي هم به كشتي‌هاي كشورهاي ديگر تعرض مي‌كردند و به نام جمهوري اسلامي ايران تمام مي‌ كردند.

بنابراين، هدف سوم ما كه تصرف خورعبدالله بود، تردد عراق به سمت دريا را به طور كامل صفر مي‌كرد و نيروي دريايي عراق كاملا فلج مي‌شد. هدف چهارم ما اين بود كه از اين طريق خودمان را به مرزهاي كشور كويت نزديك مي‌كرديم و اين امر از نظر سياسي، نظامي خيلي براي ما مفيد بود، چون هم مرز با كويت مي‌شديم، كويتي كه با تمام توان به صدام كمك مي‌كرد. هدف پنجم ما ايجاد يك جبهه بسيار وسيع براي دشمن و يك جبهه بسيار محدود براي خودمان بود و دور تا دور ما به گونه‌اي مي‌شد كه عراق نمي‌توانست با ما وارد عمليات شود و در مقابل، يك جبهه جنگي گسترده‌اي را براي عراق باز مي‌كرديم و مي‌توانستيم ارتش عراق را از بصره تا فاو زير آتش خودمان قرار دهيم و آنها هم هر لحظه دلواپس اين بودند كه ما از اين نقطه پيشروي كنيم.

با توجه به موقعيت و اهميت شهر فاو كه در بالا به آنها اشاره شد كار شناسايي منطقه عملياتي  انجام شد .

با مشخص شدن خط حد، بدون اين كه كسي متوجه شود تعدادي از نيروهاي اطلاعات و تخريب از هفت تپه (مقر لشكر ويژه 25 كربلا) به منطقه آموزشي منتقل شدند و برايشان يك دوره وسيع گذاشته شد ، سپس توانايي‌هايشان چك شد و از اين ميان تعدادي براي كار تخريب و شناسايي جدا و به مقابل خط حد نظامي‌مان در مقابل شهر فاو منتقل شدند و پس از برگزاري  كلاس‌هاي ويژه حفاظتي و امنيتي، آنها قرنطينه نظامي شدند و از آنجا شناسايي‌ شروع شد .

اولين شناسايي‌در مورد وضعيت خود اروند بود كه جريان جزر و مد آب را مشخص كرده و عرض رودخانه و عرض نهرها و باتلاقها را سانت به سانت و متر به متر محاسبه شد . الحمدالله همه اين محاسبات را برادران در سطح خودشان و با توجه به توانايي و تخصص‌هايي كه در درونشان نهفته بود، انجام دادند و تجربه خوبي هم بدست آوردند و بر همين

اساس و با توجه به نقاطي كه مي‌خواستيم وارد عمليات شويم، خطوط و حد شناسايي‌مان را تعريف كرده و راهكارهاي نفوذ به خط دشمن  مشخص شدند. دشمن نتوانست در فرآيند شناسايي منطقه عملياتي متوجه تحركات نيروهاي ايراني شود، به نيروهايي كه وارد منطقه عمليات مي‌شدند مي‌گفتند كسي حق ورود و خروج از منطقه را ندارد. فقط شهيد را تخليه مي‌كنيم و مجروح را هم در خود جبهه مداوا خواهيم كرد، به همين منظور مدرسه‌اي خراب شده را به اورژانس تبديل كردند كه مجروح‌ها را در آنجا نگه مي‌داشتند  و مداوا مي‌کردند . همه اينها به خاطر اين بود كه مبادا كوچكترين اطلاعاتمان در مورد عمليات لو برود .

ولي دشمن در سطح وسيع با امكانات مدرن روز و جاسوسان حرفه‌اي و ترفندهاي مختلف، اطلاعات را جمع‌آوري مي‌كرد. ولي الحمدالله اين بچه‌هاي حزب‌اللهي نشان دادند كه با اراده، اعتقاد و ايماني كه دارند، بر هر سلاح و دشمني فائق مي‌آيند. بنابراين در اين مدت به نيروهاي اطلاعات و شناسايي‌ خيلي زيبا خط مي‌دادند و اطلاعات از آنها مي‌گرفتند.

با اينكه در مقابل خود رودخانه‌اي به اين عظمت را مي‌ديدیم و از جريان جزر و مد آب و موانع نفوذناپذير دشمن در ساحل اروند با خبر بوديم،  اين ماموريت سخت را پذيرفتيم؟

البته با توكل و توسلي كه بچه‌هاي ما داشتند سختي و موانع معنايي نداشت.

ديگر چيزي كه ما را بيشتر براي اين عمليات و روند اين كار مصمم مي كرد، اعتماد و اعتقادي بود كه ما به همديگر داشتيم و بچه‌ها با اطمينان خاطر و با اعتماد به نفس و توكل براي اجراي اين ماموريت، دستور را بدون چون و چرا انجام مي‌دادند. بچه ها با انگيزه روحاني، معنوي و اطاعت از امام راحل اين كار را دنبال كردند.

در مورد نيروهاي غواص و بچه‌هايي كه از آب اروند عبور كردند عرض كنم كه از نظر تخصصي، عمليات آبي- خاكي يك ماموريت بسيار سنگين است و به همين لحاظ هم مي‌گويند: شهادتي كه در آب باشد، اجر و ثوابش دو برابر است، لذا اين دو برابر بودن متعلق به سختي آن كار است. از طرفي هم بچه‌ها بچه‌هايي بودند كه در آب عشق مي‌كردند و از كار كردن در منطقه آبي لذت مي‌بردند.

اين بچه‌ها از نظر توانايي‌هاي كاري در آب، يك تخصص و تجربه خاصي داشتند و ما نسبت به استانها و لشكرهاي ديگر يك گام جلوتر بوديم و راحت‌تر مي‌توانستيم به هدفمان برسيم و مانورهاي قبل از عمليات را در حد مطلوب و ايده‌آل دنبال كنيم.

ارسال دیدگاه


یک دیدگاه برای “شرح عمليات والفجر8 از زبان راوی این عملیات حسین عسکریان”

  • اقای عسکری در این عملیات ایران شکست خورد و به گفته شاهدان بی برنامه گی حداقل باعث شهید شدن و طعمه کوسه های رود شدند چیزی دیگر نبوده و شهامت داشته باشید و از شکستها هم بگوید و از خیانتها و بزدلها که پشت مقرهای بتنی و فرمانهای غلط دادند بگوید.بگویید اقای عسکریانها

ارسال دیدگاه

error: متن حفاظت شده